جملات طلایی از کتاب به سوی کامیابی نوشته آنتونی رابینز

  • انسان‌ها واقعاً قادر به انجام هر کاری هستند به شرط اینکه باور کنند توانایی دارند.
  • فکر کنید چه چیزی می‌تواند روی مردم تاثیر عمیق و تکان دهنده بگذارد؟
  • ارزش قضاوتی است اخلاقی، اساسی و عملی در مورد اینکه چه چیزهایی دارای اهمیت است؟ ارزش‌ها نظام‌های اعتقادی خاص ما هستند که به ما می‌گویند چه چیزی در زندگی ما درست و چه چیزی غلط است.
  • بزرگترین پیروزی‌ها در عرصه جهان نیست بلکه در عمیق‌ترین زوایای قلب شما است.
  • آزمایش و خطا بسیار خوب است. فقط یک عیب دارد مقدار زیادی از سرمایه‌ای که همه ما کم داریم یعنی زمان در این راه صرف می‌شود.
  • مدل سازی جریان کشف دقیق و مشخص راه‌هایی است که دیگران می‌روند تا به نتیجه معینی برسند.
  • دانشمندان به دنبال کسانی می‌گشتند که در یک چیز بیشترین کارایی را داشته باشند. چیزی که به نظر آنها بیش از همه مورد نیاز انسان‌هاست و آن توانایی ایجاد تغییر بود.
  • داشتن آگاهی کافی نیست، آنچه ما را به هدف می‌رساند عمل است.
  • کسانی که جهان را به حرکت و لرزه در می‌آورند مدل سازهای حرفه‌ای هستند. آنان دارای این هنر هستند که با پیروی از تجارب دیگران و نه تجارب شخصی در حد توان خود هر چیزی را فرا بگیرند.
  • آنان می‌دانند چگونه در موهبتی که به هیچکس به قدر کافی داده نشده است یعنی «وقت» صرفه‌جویی کنند.
  • یکی از جنبه‌های اساسی اغلب یادگیری‌ها آن است که کار را بر مبنای موفقیت دیگران قرار دهیم.
  • نظام عقیدتی شخص آنچه انسان باور دارد و آنچه که عملی و ممکن یا غیر ممکن تصور می‌کند تا حدود زیادی تعیین کننده کارهایی است که می‌تواند یا نمی‌تواند به انجام برساند. اگر اگر معتقد باشید که می‌توانید کاری را انجام دهید یا برعکس عقیده داشته باشید که نمی‌توانید آن را به انجام برسانید در هر دو صورت درست فکر کرده‌اید.
  • قالب فکری: شیوه سازمان دادن به افکار و اندیشه‌ها دسترسی به بخشی از مغز و سیستم عصبی که می‌تواند به نحو موثری شما را در رسیدن به نتایج مطلوب یاری دهد.
  • اعمال جسمانی: جسم و روح به هم وابسته‌اند. طرز تنفس، ژست، تغییرات قیافه و موارد دیگر تعیین کننده روحیه شما و روحیه شما تعیین کننده کیفیت و کمیت رفتارهایی است که می‌تواند از شما سر بزند.
  • فرق آدم‌های موفق و ناموفق در آنچه دارند نیست. بلکه در این است که با توجه به امکانات و تجربیات خود چه می‌بینند و چه می‌کنند؟
  • به هیچ دسته کلیدی اعتماد نکنید کلیدسازی را فرا بگیرید.
  • این ذهن ماست که ما را شاد یا ناشاد، بدبخت یا سعادتمند، غنی یا فقیر می‌سازد.
  • اگر روحیه را عوض کنید رفتار دگرگون می‌شود. رفتار ما ناشی از روحیات ماست. روحیه مجموعه میلیون‌ها جریان عصبی است که در درون ما اتفاق می‌افتد. به عبارت دیگر جمع کل تجارب ما در هر لحظه از زمان است. بیشتر حالات روحی بدون دخالت آگاهانه ما ایجاد می‌گردد. اغلب ما کار زیادی برای کنترل آن انجام نمی‌دهیم.
  • افراد موفق می‌توانند خود را در چنان حالت روحی قرار دهند که آن حالت به آنها قدرت و دلگرمی بدهد تا به اهداف خود دست یابند.
  • شاید در جستجوی ثروت باشید. البته منظور شما صرفاً داشتن کاغذهای کوچک سبز رنگ که مزین به تصویر مردگان برجسته‌ای باشد، نیست. بلکه شما در جستجوی چیزهایی هستید که پول نماینده آن است عشق، اعتماد، آزادی یا حالات روحی دیگر که فکر می‌کنید پول به ایجاد آن کمک می‌کند.
  • هر روحیه‌ای دارای دو جز اصلی است جز اول سیمای درونی و جزء دوم وضعیت جسمانی و نحوه به کارگیری آن.
  • خیالات و سیمای درونی و همچنین وضعیت فیزیولوژیکی و جسمانی روابط متقابل با یکدیگر دارند وضعیت جسمانی شما به طور قطع در تصور و درک شما از جهان خارج موثر است.
  • تصورات درونی و وضعیت جسمانی دائماً با یکدیگر در حال تاثیر متقابل هستند و مجموعاً روحیات ما را به وجود می‌آورند. روحیات ما هم باعث رفتارهای ما می‌شود. برای هدایت و کنترل رفتارهای خود باید روحیات خود را کنترل کنیم و برای کنترل روحیه باید آگاهانه تصورات و سیمای درونی و همچنین وضعیت جسمانی خود را کنترل نماییم.
  • هیچ چیزی به طور ذاتی خوب یا بد نیست. ارزش هر واقعه به آن است که ما چگونه آن را به تصور درآوریم.
  • تصور درونی شما یا در واقع تجربه شما از واقعه دقیقاً آنچه اتفاق افتاده نیست. بلکه تصوریست که رنگ شخصیت شما را به خود گرفته است.
  • نقشه هر منطقه غیر از خود منطقه است.
  • وقایع مورد نظر از صافی اعتقادات خاص فرد، برداشت‌ها، ارزش‌ها و پیش فرضهای وی می‌گذرند تا ثبت گردند.
  • غیر ممکن بودن کارها تنها یک تصور ذهنی است.
  • وقتی ما در حالات روحی معینی قرار می‌گیریم مغز ما در مورد رفتارهای گوناگون حق انتخاب دارد. گوناگونی این رفتارها ناشی از جهان بینی ماست. هر یک از ما جهان‌بینی‌هایی داریم مدل‌هایی از جهان که ادراکات ما را از محیط پیرامون شکل می‌دهند.
  • زندگی همچون رودخانه است همیشه جریان دارد و اگر مسیر خود را آگاهانه و از روی قصد معین نکنید، دستخوش امواج آن خواهید شد.
  • باید باغ ذهن خود را هر روز وجین کنید. .
  • هر عمل زاییده فکر ماست.
  • انسان همان چیزی است که باور دارد.
  • ایمان عبارت است از هر نوع اصل راهنما، باور، یقین و یا گرایشی است که به زندگی معنی بخشیده و آن را جهت دهد. باورها فرماندهی مغز را بر عهده دارند.
  • اعتقادات و باورهای ماصافی‌هایی پیش ساخته و سازمان یافته‌اند، که ادراکات ما را از جهان بیرون تصحیح می‌کنند.
  • ایمان مستقیماً به سیستم عصبی فرمان می‌دهد. اگر به درستی به کار گرفته شود، بزرگترین نیرویی است که منشا خیر و خوشی زندگانی می شود.
  • در طول تاریخ مذاهب نیروبخش میلیون‌ها انسان بوده‌اند. ایمان همچون نقشه و قطب‌نمایی است که ما را به سوی هدف راهنمایی می‌کند. مغز به راحتی آنچه را که به او فرمان دهند به انجام می‌رساند.
  • اثرات معجزه‌آسای دارو. مربوط به ذهنیات مصرف کننده است نه خواص خود دارو.
  • اگر فکر کنید که موفق می‌شوید یا شکست می‌خورید در هر دو صورت درست فکر کرده‌اید.
  • آنچه زندگی را نکبت بار می‌کند، یاس و محرومیت‌های روزانه نیست. افراد می‌توانند بر این گونه احساس غلبه کنند. کابوس واقعی اثراتی است که محیط بر باورها و رویاهای ما دارد.
  • وقایع کوچک و بزرگ از موجبات ایمان و اعتقادند. وقایع معینی در زندگی فرد اتفاق می‌افتند که فراموش نمی‌شوند. در ذهن ما جای گرفته است.چنان اثری در ما داشته‌اند که خاطره بد آنها تا ابد در ذهن ما جا گرفته است. این گونه باور وقایع رهایی در ما ایجاد می‌کند که می‌توانند زندگی ما را تغییر دهند.
  • اگر شما بتوانید کاری را انجام دهید که آن را کاملاً غیر ممکن می‌دانستید، این امر باعث می‌شود که در بقیه اعتقادات خود نیز تجدید نظر نمایید.
  • هر یک از ما سلسله مراتب یا نردبانی از عقاید داریم. بعضی عقاید ما محوری هستند، یعنی آنچنان اساسی‌اند که حاضریم در راه آنها جان خود را فدا سازیم. مثلاً عقاید مربوط به وطن، عشق و خانواده.
  • گاهی افرادی به موفقیت‌های بزرگ می‌رسند تنها به این دلیل ساده که نمی‌دانند کاری که به آن دست زده‌اند، بسیار دشوار، بلکه غیر ممکن است.
  • هر قدر به چیزی معتقد باشیم باز هم لازم است که دریچه‌های ذهن خود را به روی عقاید و امکانات دیگر باز بگذاریم. همیشه برای یادگیری مطالب تازه‌تر آمادگی داشته باشیم.
  • وقایع زندگی را خود ما به وجود می‌آوریم. خواه با رفتار خواه با افکار و همه آن‌ها برای ما آموزنده‌اند.
  • قبول مسئولیت یکی از بهترین معیارهای توانایی و بلوغ شخص است این باور موجب پشتیبانی و تقویت باورهای دیگر می‌شود و با اعتقادات دیگر سیستم به هم پیوسته نیرومندی تشکیل می‌دهد. آنان که قبول مسئولیت کنند نیرومندند و آنها که از زیر بار مسئولیت شان خالی کنند رو به ضعف می‌روند.
  • افراد موفق لزوماً از حیث علم و دانش سرآمد نیستند اگر به جای آزار دیگران به آنها احترام بگذاریم به چه نتایج جالبی دست خواهیم یافت.
  • یک فرد هر قدر هم که باهوش باشد مشکل است که به تنهایی بتواند با مجموعه استعدادهای یک گروه کارآمد برابری نماید.
  • پیوند نیرومندی بین کارهایی که می‌کنیم و چیزهایی که دوست داریم برقرار کنیم.
  • می‌توانیم سعی کنیم کاری برای خود پیدا کنیم که به ما روح و احساس شادمانی بدهد. کار راهی است برای گسترش شخصیت، یادگیری چیزهای تازه، و کشف راه‌های نو.
  • هفت باور دروغین
  • ۱ هر حادثه‌ای دارای دلیل و مقصودی است که به مصلحت ماست.
  • ۲ چیزی به نام شکست وجود ندارد.فقط نتایج موجودند.
  • ۳ مسئولیت هر اتفاقی را به گردن بگیرید.
  • ۴برای بهره‌برداری از چیزی شناخت کامل آن لازم است‌
  • ۵ بزرگ‌ترین سرمایه شما دیگر انند.
  • ۶کار نوعی تفریح است.
  • ۷هیچ توفیق پایداری بدون پشتکار به دست نمی‌آید.
به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *