الم شنگه در بیمارستان

آن روز صبح معلوم شد که شب قبل یکی از بیماران از دنیا رفته و بستگانش بخش را طوری به هم زده بودند که همه مریض های بستری وحشت زده، شده بودند.

پرستاران و کمک بهیار ها علاوه بر شنیدن فحش های رکیک مورد ضرب وشتم هم قرار گرفته بودند.

سوپروایزر هم صدمه دیده بود و خلاصه الم شنگه ای راه انداخته بودند ، آن سرش ناپیدا.

در ورودی بخش که سکوریت بود از شدت ضرباتی که زده بودند، شکسته و پودر شده بود. سوپروایزر خواسته بود که دمات خرده شیشه‌ها را جمع نکنند تا اینکه شدت مسئله به وضوح باقی مانده باشد.

با وصف این اوضاع که جای شکایت داشت، تقریباً همه حق را به بستگان بیمار دادند و گفتند که حق با مشتری بوده است.

بخاطر این ماجرا یک جلسه خارج از برنامه در دفتر رئیس بیمارستان تشکیل شد در آن جلسه بعد از بحث طولانی در جمع بندی  گفتند در بیمارستان های استاندارد هم از این اتفاقات می افتد. کسی فامیل متوفی را مقصر ندانست.

حتی یک نفر از اعضای جلسه گفت شما پرستارها باید دوره دفاع شخصی را بگذرانید، تا در چنین مواردی کم نیاورید.

آنطور که از قراین بر می آید، اکنون هم چنین ماجراهایی ادامه دارد. کادر درمان به درستی حفاظت و مواظبت نمی شوند.

یاد یک خاطره قدیمی افتادم

در گذشته یکی از بیماران و بستگان او به پرستاران اهانت کرده بودند. آن زمان مدیر بیمارستان که ما گمان می کردیم به فکر پرستاران نیست، پرونده بیمار را خواست.  صفحه پذیرش و ترخیص را باز کرد و با خودکار قرمز نوشت اگر این بیمار به هر دلیلی به بیمارستان مراجعه کرد، مسئولین پذیرش حق بستری او را ندارند. زیر نوشته اش را امضا کرد و تاریخ گذاشت.

. فامیل بیمار چنان تحت تاثیر قرار گرفتند که تا آخرین روز بستری دست از پا خطا نکردند. این یک اقدام نمادین بود و بیمارستان چنین حقی نداشت ولی باعث آرامش محیط برای بیماران و کارکنان شد.

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *