پرستاران در بخش های پاراکلینکی

سرپرستار یکی از بخش های پاراکلینکی که خدمات سرپایی برای مراجعین ارائه می کردند، به دفتر پرستاری آمد. ظاهرش نشان میداد که عصبانی و ناراحت است. نشست و مدتی سکوت کرد. من هم ساکت ماندم. شروع به صحبت کرد. گفت که ما که در بخش… کار می کنیم هر روز در معرض هر حرف و رفتاری از سوی مراجعین قرار داریم.

صرف ساعات طولانی برای تشکیل پرونده و نوبت برای وارد شدن به بخش، بیشتر آنها را عصبی، تحریک پذیر و هیجانی می کند.

دلیلش هم این است که تعداد مراجعه کنندگان زیاد است و به همین دلیل باید در یک سالن کوچک نشسته یا ایستاده و بدون تهویه مناسب صبر کنند. بنابراین تا به مرحله پذیرش می رسند هر حرف و نیش و کنایه ای را نثار ما می کنند. ما هم مجبوریم بشنویم و صدایمان در نیاید.

حال وقتی که نوبت ویزیت رسید، همه بدون استثنا مودب و موقر می شوند. تا کمر خم می شوند. مبادی آداب می شوند و از چیزی هم شکایت ندارند. زیرا تا این مرحله حرف هایشان را  گفته اند و دل شان خالی شده است.

به نزد پزشک که می رسند سرحال و خوشحال هستند و انگار نه انگار همان آدم های قبلی هستند. پزشکان حرف ها و شکایت های ما را باور نمی کنند. پزشکان نمی پذیرند که همین افراد کمی قبل چهره دیگری داشتند که اصلاً با حالت کنونی شان قابل مقایسه نیست.

سرپرستار گفت امروز آنقدر جملات رکیک شنیدم که آخرش گفتم عفت کلامتان را حفظ کنید و آمدم اینجا تا چیزی نگویم که بعداً پشیمان بشوم.

آری پرستارها علاوه بر کار سخت باید کلام نامهربانانه هم بشنوند، فقط به خاطر اینکه پرستار هستند.

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *