بر اساس شرح وظیفه وزارتی سوپروایزر بالینی وظایفی دارد، مثل
الف تشخیص نیازها و مشکلات موجود در واحدهای مرتبط پرستاری
ب مشارکت در توزیع کارکنان پرستاری بر اساس توانایی ها و نیازها در واحدها و شیفتهای مختلف
بر همین اساس یکی از سوپروایزرهای بالینی به یکی از پرستاران گفته بود که به بخش دیگری برود. آن پرستار قبول نکرده و مقاومت کرده بود. حالا علت او در آن لحظه بی میلی بوده یا عدم آمادگی یا کنشی تعمدی از روی لجبازی قضاوت نمی توان کرد.
در هر صورت هم قانون مصوب را زیر پا گذاشته بود و هم قانون نانوشته بیمارستان را رعایت نکرده بود.
یکی از قانون های نانوشته پرستاری این بود که هر چه سوپروایزر در گردش گفت اجرا کنید و اگر شاکی هستید،مستقیماً به مدیر خدمات پرستاری مراجعه کنید.
من روز بعد با آن پرستار صحبت کردم و روال قانون و بیمارستان را دوباره یاد آوری کردم. به دلیل های مشخصی که وجود داشت برایش تذکر کتبی بدون درج در پرونده نوشتم و به او دارم.
بعد نشستم و با خودم فکر کردم. دیدم که پرستارها عموما دوست ندارند به بخش دیگری بروند و دلایل خاصی برای خودشان دارند.
بعضی از پرستارها دوست ندارند از دایره امن بخش خودشان خارج شوند. زیرا به امورات بخش خودشان مسلط بودند. مسلم بود در بخش دیگر پایگاه و مقام بخش خودشان را نخواهند داشت.
همچنین برخی از آنها در بخش دیگر از نظر احساسی راحت نبودند. زیرا کار بخش دیگر برایشان واضح و شفاف نبود.
باورهای غلطی بین پرستاران بود که به چنین مقاومت هایی دامن میزد. مثلاً برای فردی که زیاد به بخشهای دیگر می رفت و کار می کرد عنوان لاستیک زاپاس بکار برده می شد. بطور کلی کادر درجه دو بودن در بخش دیگر مطلوب نبود.
نکته دیگری که در این مورد خاص جلوه کرد، نحوه درخواست سوپروایزر و لحن وی هنگام طرح موضوع بوده است. گویی باید به علل نارضایتی پرستاران از رفتن به بخش دیگر، پیام نادرست و لحن نامناسب سوپروایزر را هم باید اضافه کرد. زیرا یک لحن نامناسب که قابل اثبات هم نمی باشد واکنش دفاعی را بر می انگیزد که باعث رفتاری غیر اصولی می شود.
آخرین دیدگاهها