موضوع اصلی جلسه مدیران خدمات پرستاری استان راجع به برگزاری مراسم روز پرستار بود.
باز هم آن سوال جنجالی مطرح شد و در مدت کوتاهی مدعوین به دو دسته مخالف و موافق تقسیم شدند.
پرسیدند نظرتان در مورد برگزاری جشن پرستاری چیست؟
مخالفها اعتقاد داشتند این جشنهای پرهزینه و تکراری تاکنون نتیجه مشخصی نداشته است.
حضور مسئولین تراز اول در مراسم در حد سخنرانی خودشان بوده و بعد ترجیح میدهند سالن را ترک کنند.
مخالفها پرسیدند کی برای خودش جشن تولد میگیرد و کادویش را هم خودش تهیه میکند؟
مخالفان اظهار داشتند به جای جشن گرفتن ما را در تقسیم غنائم شریک کنید. ما میخواهیم در حوزههایی مثل بودجهبندی و سیاست گذاری نقش فعال و موثر داشته باشیم. با جشن حواسمان از این حوزهها پرت میشود
.
داستان پرستاران نمونه هم از علل مخالفت بود. انتخابی که یک نفر را خوشحال میکرد و در عوض همه منهای یک نفر غمگین و سرخورده میشدند.
عدهای که موافق جشن بودند نگاه خوش بینانهتری داشتند به نظر آنها چنین جشنهایی فرصت مطرح شدن حرفه در بین همه را میداد و فرصتی بود تا مشکلات بیان شود.
واقعیات تلخ و شیرین حرفه به زبان آورده شود.
به نظر موافقها ما نیاز به مطرح شدن داشتیم و این فرصتی بود تا سوار بر امواج صدا و سیما وارد خانههای مردم بشویم و خود را بشناسانیم.
همین یک روز را بهانه کنیم و احساس تبعیض و ناراحتی مان را ابراز نماییم.
دنبال نتایج زودرس هم نباید بود.
نباید انتظار معجزه داشته باشیم. باید هر سال جشن را برگزار کرد و هر سال باید گام به گام به سوی مطرح شدن بیشتر پیش برویم.
این اختلاف نظرها چندین ساعت به طول انجامید و در نهایت تصمیم گرفته شد که جشنهای روز پرستار برگزار شوند.
آخرین دیدگاهها