الگوی تصمیم گیری مدیر بیمارستان

چندین سال با یک مدیر بیمارستان همکار بودم که ویژگی جالبی داشت. الان برایتان توضیح می دهم.

در طول ماه ها و با کنار هم گذاشتن واقعیاتی که تکرار می شدند، به الگوی تصمیم گیری او پی بردم و با او کنار آمدم.

الگوی تصمیم گیری او به شرح زیر بود: مطلبی را که از مدیر خدمات پرستاری می شنید، در همان برخورد اول رد می کرد. بدون اینکه خودش هم بداند که به چه دلیلی مقاومت پنهانی نسبت به پیشنهادات و راه حل های احتمالی دارد. به نظرم میرسید ناآگاهانه از اینکه من را سرخورده کند، احساس خوبی داشت. تقریباً در نود درصد موارد جواب های او «نه»، ممانعت و مخالفت بود.

گویی تذکرات یا راهنمایی‌های مدیر خدمات پرستاری را نوعی دخالت در امور خود تلقی می نمود. در برابر درک و پذیرش آن نوعی مقاومت به خود می گرفت.

تا اینکه مدت‌ها بعد همان مطلب را به عنوان کشف و درک مستقیم خود به زبان می‌آورد. دلایل منطقی یا توضیحات مفصل بیان می‌کرد. با تأخیر زمانی، همان مطالب مدیر خدمات پرستاری از زبان او جاری می شد و دستور در کل بیمارستان اجرایی می شد. آخرش هم مدعی بود که اینها نتیجه ابتکار عمل، اندیشه و درایت خودش است.

باری از این جهت که پیشنهادات مدیر خدمات پرستاری به شکل کارآمدتر و با قابلیت اجرایی قوی تری در صحنه مدیریت به نتیجه می رسید،راضی بودم. گرچه هیچ وقت نام مدیر خدمات پرستاری در کار نبود.

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *