دختر عموهایم

در گذشته که فضای مجازی نبود الگوهای یک نوجوان که از دوران کودکی عبور کرده است معمولا در بین بچه های فامیل بود. الگوهایی که هم در دسترس بودند و هم خانواده ها آنها را می شناختند و پیروی از آنها معمولا عیبی نبود.

من هم در گذر از کودکی ام به سه دختر عمویم رسیدم سه خواهر که مورد تائید من و خانواده ام بودند.

من آنها را سه تا فرشته می دیدم که به توانمندی های عجیبی دست یافته بودند. به استقلال رای و به تحصیلات عالی و زیبایی که من را مسحور خود می کرد.

آنها مظهر و سمبل یک دختر ایده آل در ذهن من شدند. پیروی از آنها را پیشه کردم. انگار که بهتر از آنها را نمی دیدم. همواره حواسم جمع بود که در مسیری که آنها رفتند قدم بگذارم.

سایر دخترها با همه مزایایی که داشتند در چشم من اهمیتی نداشتند.

ظاهر و تقلید از پوشیدن، حرف زدن و انتخاب های آنان همه فکر من را به خود مشغول می کرد

وقتی که آنها یکی یکی به دانشگاه رفتند من هم عزم خودم را جزم کردم و هر طور شده خودم را به دانشگاه رساندم.

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *