در درون هر انساین توان و قدرتی هست که دیر متوجه اش می شویم.
به وجود آمدن مشاجره و اختلاف نظر در محیط کار اتفاقی معمول است. اما این بار مشاجره بین کمک بهیار و سرپرستار تمامی نداشت. از هفته ها قبل دفتر پرستاری درگیر این اختلاف شده بود. هیچ کدام از طرفین کوتاه نمی آمدند.
یکی از سوپروایزرها توجه من را به یکی از پرستاران آقا جلب کرد. گفت ایشان فردی با تجربه و توانمند و عمیق است و نقطه نظرات به درد بخوری دارد.
من آن پرستار را فردی ساکت و بی سروصدا می دانستم که اغلب در شبکاری ها حضور داشت. در موردش تا آن روز تعریف خاصی نشنیده بودم. حتی یکی از پزشکان از من خواسته بود او را از بخش بردارم و به بخش دیگری بدهم زیرا معتقد بود که آن فرد به درد آن بخش نمی خورد.
بعد از شبکاری همراه سوپروایزر با آن پرستار شروع به صحبت کردم و گفتم که قادر به قضاوت بین سرپرستار و کمک بهیار بخش شان نیستم. اختلافات حالت فرسایشی پیدا کرده بود.
پرستار مذکور گفت مشکل بین آن دو جزئی و قابل حل است. مقصر کمک بهیار است. با یک عذرخواهی از سرپرستار مشکل حل می شود. سپس گفت همین امروز کمک بهیار را به بیمارستان می آورم و اختلاف را حل می کنم. چند ساعت بعد زنگ زد و گفت که مشکل حل شد و آشتی کردند. دیگر نگران نباشید.
آخرین دیدگاهها