یکی از کارکنان علایمی شبیه بیماریهای روانی را نشان می داد. مسئولیت های کاری و زندگیش را به همین بهانه انجام نمی داد. به دلیل اینکه کارهایش در زمان معین تمام نمی شد،اطرافیان او، آدم های زرنگی شده بودند. آنها برای گذران زندگی و کار مجبور شدند کار بیشتر و مسئولیت سنگین تر را برعهده بگیرند تا بتوانند امور گرهخورده کارگروهی را در زمان مشخص تمام کنند. توی خانه دخترهایش همه کارهای خانه را انجام میدادند و او فقط استراحت میکرد.
به اشتراک بگذارید
آخرین دیدگاهها