می خواهم امروز با یک مثال ورزشی بعدی از روابط پیچیده انسانی را برایتان بنویسم. فرض کنید در یک تیم ورزشی هستید. شما و هم تیمی هایتان در اردوگاه هستید. هر روز تمرین های سخت دارید. به طور مرتب از تیم حریف اطلاعات کسب می کنید. روش های موثر رقابت را فرا می گیرید. در تیم خودتان تمام توان خود را به کار می گیرید. ظاهر اعضای تیم نشان میدهد که پیروزی در راه است. اما وقت مسابقه که رسید دو طرف که در دو سوی میدان صف آراستند، وقتی که اضطراب و نگرانی ناشی از مبارزه و رقابت ظاهر شد، ناگهان مشاهده می کنید که یکی از بازیکن های شما در تیم حریف آماده ایستاده است تا با شما مسابقه بدهد . چه حالی می شوید وقتی ببینید که بازیکن دیروز، هم تیمی چند ساعت قبل شما در تیم حریف ظاهر شده است. چه حالی پیدا می کنید اگر ببینید که تمام آنچه آموختید و تمرین کردید علیه خودتان به کار خواهد رفت. چه حالی خواهید داشت وقتی که ببینید تمام اعتمادی که کرده اید و تمام ترفند هایی که فرا گرفته اید علیه شما به کار خواهد آمد. حال همین میدان مسابقه را به زندگی معمول خودتان تعمیم بدهید. چقدر اتفاق افتاده است که ببینید بازیکن تیم حریف را تحت آموزش و حمایت کامل قرار داده اید تا با شگرد های که فرا گرفته، علیه خودتان بازی کند و شما را به زانو در بیاورد؟
به اشتراک بگذارید
آخرین دیدگاهها