چرا مدیران به سادگی عزل می شوند؟

هر گاه انتخاب مدیران پرستاری بر پایه اصول مستحکم باشد، هر کسی به خودش اجازه عزل آنها را نخواهد داد.

یکی از مدیران پرستاری را از کار برکنار کردند. کسی به جایش معرفی نشد. به صورت غیر رسمی و بدون تشریفات معمول کارها به زیر دستش محول شد.

مقام ما فوق بدون اینکه دلیل مشخصی بیاورد به او گفته بود که از فردا سر کارش نیاید. اعتراض های او به جایی نرسید. مرخصی هایش را گرفت و مرتب به مراجع مختلف برای احقاق حقش مراجعه می کرد.

من او را هنگام ملاقات با یکی از مقامات ارشد سیستم دیدم. پیشنهاد های شغلی را رد کرد. اصرار به بازگشت به مقامش را داشت. مصّرانه دنبال علت برکنار شدنش بود. خبرها حاکی از آن بود که او به مقامش باز نگشت و به کار کردن در موقعیتی اجباری راضی شد.

در سیستمی که ما کار می کردیم، مدیریت یک پیشنهاد بود. پیشنهادی که مقام بالاتر در سلسله مراتب کاری آن را مطرح کرده و پیشنهاد گیرنده در مورد آن تصمیم می گرفت. بنابراین انتظار می رفت هر وقت لازم تشخیص داده می شد از دست فرد خارج شود. یک جور هدیه به حساب می آمد. زیرا مدیریت به خاطر شایستگی های قابل اندازه گیری وصلاحیت های قابل اثبات به کسی داده نمی شد. در نتیجه مدیر مثل یک غلام حلقه به گوش نسبت به مقام بالاترش رفتار می کرد. استقلال فکر و عمل در حداقل ممکن بود.

مدیریت مثل یک مسابقه ورزشی نبود که کسی به خاطر توانایی هایش به مقامی دست یابد.

به معنای موفقیت در یک مسیر از قبل تعیین شده و مطابق برنامه نبود.

در آن رقابت با سایر داوطلبین هم مطرح نبود.

کسی نمی توانست ادعا کند که به خاطر شایسته بودنش یا داشتن مهارت های فنی و حرفه ای یا مزیت های قابل فهم و قابل اندازه گیری به آن مقام رسیده است. به همین دلیل بسیاری از کارکنان ادعای صلاحیت مدیریت داشتند.

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *