بیمارستان خصوصی

درست است که اینجا یک بیمارستان خصوصی است ولی مختص پولدارها نیست. از هر قشری مراجعه کنندگانی وجود دارد. من هم یکی از مراجعان هستم . که نشسته ام تا نوبتم فرا برسد. برای اینکه از انتظار کشیدن خسته نشوم دستم را زیر چانه ام گذاشته ام و به رفت و آمد ها و تلاش و تکاپو های پیش چشمم نگاه می کنم.

از خودم می پرسم چه چیزی موجب شد که من اینجا را انتخاب کنم؟در درونم دنبال جواب میگردم. این جوابها را می یابم.

  1. احساس می کنم اینجا مورد احترام و تکریم هستم.
  2. اینجا خبری از دانشجویان و کار ورزان و کار آموزها نیست. با اینکه آموزش حق آنهاست ولی تا اتمام آموزش آنها بیمار و بستگانش واقعا دیوانه می شوند.
  3. اینجا هر بیمار به یک پزشک متخصص ارجاع داده شده و مثل بیمارستان های آموزشی دست به دست نمی شود.
  4. در این بیمارستان تعداد کارکنان به اصطلاح غیر تخصصی از کارکنان تخصصی خیلی بیشتر است. بیمار برای دریافت مراقبت های لازم به کارکنان غیر تخصصی نظیر کمک پرستار، بیماربر، خدمه و خدمتگزار نیاز دارد. مثلا در اختیار بودن تعداد زیاد صندلی چرخدار و کسی که صندلی را این طرف و آن طرف می برد خیلی ارزشمند است. همچنین تعداد زیاد کمک پرستار در بخش ها که به بیماران با روی خوش رسیدگی می کنند از آرزوهای کارکنان سیستم دولتی است.
  5. پوشش کارکنان شیک تر و به روز تر است. این هماهنگی در یونیفرم ها موجب می شود که احساس کنم که نظمی در پس این ظاهر در جریان است و یک گروه منسجم درمان و مراقبت بیمارم را به عهده گرفته است.
  6. نظافت ظاهری و تمیز بودن مکان های عمومی، از معیارهای هر کسی است که میخواهد بیمارش را برای درمان به گروهی از کارکنان درمانی بسپارد.
به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *