چرا به کافی شاپ می رویم؟

  1. به کافی شاپ می رویم زیرا وقتی به خانه کسی برویم استرس میزبانی و پذیرایی حداقل یک نفر را از دایره صحبت بیرون نگه می دارد.
  2. اکنون هزینه ها زیاد هستند حتی اگر یک نفر را مهمان کنیم لااقل یک دیس شیرینی برایش مهیا می کنیم، که هزینه اش از کل کافی شاپ بیشتر می شود.
  3. نیاز به جایی داریم که بنشینیم و با راحتی حرف بزنیم، ابراز وجود کنیم، شنیده شویم، بشنویم، ببینیم و دیده شویم.
  4. نیاز به تعلق داشتن به جمعی را ارضا کنیم.
  5. معادل و شبیه آنچه می گوییم دریافت کرده و درک کنیم.
  6. به همدل و همدرد نیازمندیم.
  7. یک جریان سیال ذهنی شروع میشود و گفتن و شنیدن ادامه پیدا می کند.
  8. آدمی دوست دارد مهم باشد و محترم شمرده شود.
  9. به نیازهای دیگر توجه می کنیم و آنان را می نوازیم محبت کردن نیز جزئی از نیازهای ماست.
  10. انسان نیازهایی دارد که توسط دوستانش برآورده می شود.
  11. به دیگران نشان میدهیم که نسبت به وضعیت و حال و روز آنها بی تفاوت نیستیم. جویای احوالشان هستیم.
  12. به دوستان می گوییم که به یادشان هستیم.
  13. از خاطره هایمان می گوییم برای کسانی که آن را درک می کنند و مشابه آن را به عنوان شاهد مثال می آورند.
  14. روند صمیمیت و حفظ آن تسریع می شود.
  15. حس بیگانگی به حداقل ممکن می رسد.
  16. سو تفاهم های مانده در پس زمان رفع می گردد.
  17. حرف هایمان به کسانی زده می شود که بیشتر شبیه ما هستند مثل گذشته مشترک، تحصیل، حرفه، سن و سال، فرهنگ و علایق
  18. در همان حوزه ای که هستیم، می شنویم و می آموزیم.
  19. با کسانی که از دریچه ای مشابه با ما به دنیا نگاه می کنند هم صحبت می شویم.
  20. وقت مان را در اختیار کسانی قرار می دهیم که به فراخور خودمان از آنها می آموزیم.
  21. میفهمیم در گذشته مشترکمان واقعیاتی بوده است که در ذهن هر کسی به شکلی متفاوت ثبت شده است. این تفاوت ها جذاب و جالب هستند.
به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *