امروز شنیدم که یکی از دوستان قدیمی ام را از دست داده ام.
آشنایی ما به دورانی باز می گردد که من به عنوان پرستار استخدام شدم و در یکی از بیمارستان ها شروع به کار کردم. وقتی من یک پرستار تازه کار و دانشجوی ارشد بودم، سعیده یک سوپروایزر تمام عیار بیمارستان بود. بخشی از وقتش را در بالین و بخشی را به عنوان سوپروایزر بالینی کار می کرد . بیشتر مهارت و کارایی اش در کسوت سوپروایزری جلوه گر شده بود. از نظر من او قدرتمند بود. می توانست حرفش را به روش های مختلفی به کرسی بنشاند . می توانست همه را مجاب کند که کاری را که به صلاح تشخیص میدهد ، انجام بدهند . اکثر کارکنان از او حساب می بردند و من احساس می کردم در شیفت های او، اما و اگر در حداقل ممکن بود. من او را شخصیتی یگانه و قوی تصور می کردم. خیلی وقت ها آرزو کرده بودم شبیه او بودم.
وقتی که ما همکار شدیم و شروع به صحبت کردیم متوجه شدیم که من با خواهر ایشان در دوران کاردانی هم کلاس بودیم و حالا با خواهر دیگر همکار شده بودم. این موجب احساس صمیمیت بیشتری بین ما شد. برای من این دو خواهر دوستانی یکرنگ و صادق بودند .
در شیفت های مشترکی که داشتیم راجع به موضوعات مورد علاقه مان صحبت های طولانی داشتیم. در آن زمان بیمارستان ها مثل اکنون پر ازدحام نبودند.
این موقعیت موجب شده بود که هر کدام از کارکنان وقت خود را طبق سلیقه خودشان مدیریت کنند . من علاوه زیادی داشتم که به تجارب و خاطرات این دوست گوش کنم. ماجراهایی تعریف می کردکه برایم جالب و در عین حال آموزنده بود . برای کسی که در اول راه قرار دارد شنیدن تجارب کسانی که قبل از او کار کرده اند ضرورت دارد . این تجارب موجب می شوند که مسیر های اشتباه انتخاب نشود. از تجربه دوباره شکست ها اجتناب شود . همچنین بر تکرار و استمرار مسیر های درست اطمینان حاصل شود.
بعد از بازنشسته شدن هم بیکار ننشسته بود و با شراکت یک نفر دیگر فروشگاهی را اداره میکرد.
علاقه او به فوتبال من را شگفت زده می کرد . زیرا با تخصص و دیدگاهی خاص میتوانست تفسیرهای فراتر از انتظار ارائه بدهد . وقتی او از فوتبال حرف میزد من یک آدم بیسواد بودم زیرا از حرف های او سر در نمی آوردم . گویی به زبانی دیگر سخن می گفت و من فاقد مقدمات لازم برای درک آن بودم.
به یاد ندارم آخرین بار چه موقع دیدمش یا کی صدایش را شنیده ام . اما مطمئن هستم که فرقی نمی کند زیرا او انسانی تاثیرگذار در زندگی من بود و همواره یاد و نامش در ذهنم جاودانه است.
آخرین دیدگاهها