چندین سال پیش در چنین روزهایی با یکی از سرپرستاران در مورد یکی از پرستاران طرحی بخش او صحبت میکردیم.
سرپرستار گفت که او بعد از اتمام طرح در بیمارستان ما، اکنون در یکی از مراکز خصوصی مشغول به کار شده است.
گفتم او که به پرستاری علاقه نداشت و همواره در رابطه با عملکرد ضعیف و عدم رضایت از نحوه کارش زیر سوال بود. چرا به کارش ادامه داده است؟
سرپرستار گفت: او نه به پرستاری علاقه داشت. نه کار کردن بیرون از خانه را دوست داشت.
همسرش هم راضی نبود او کار کند. برای منصرف شدن او یک ماشین گران قیمت خریده و به نامش زده بود تا به سر کار نرود.
سرپرستار ادامه داد، از خانهاش فرار میکند. زندگی دائمی با مادرشوهر در یک خانه را نمی تواند تحمل کند. نمی تواند مادر شوهرش را بیرون کند. پس مجبور شده خودش بیرون باشد.
آخرین دیدگاهها