طبق معمول برای بازدیدهای هفتگی به یکی از بخش ها رفتم. این بخش به تازگی بهرهبرداری شده بود و کمبودهایی داشت. در حین گفتگو یکی از پرستارها گفت: دکتر ها می گویند این گازهایی که به ما می دهید خیلی بزرگ هستند و در هر بار بخش کوچکی از آنها استفاده شده و بقیه دور انداخته میشوند. در بازار گاز های کوچکی هستند که هم کاربردشان آسان تر است و هم مقرون به صرفه هستند.
از سرپرستار پرسیدم برای خرید گازهای مورد نظر دکترها اقدام شده است؟ گفت: دو هفته ای هست به کارپرداز گفته ام. آنها جواب داده اند که در حال جستجو هستند و گاز کوچک پیدا نمیشود و اگر هم پیدا شود، خرید از بعضی تولیدکنندگان مقررات خاصی دارد.
از روی کنجکاوی به سراغ تولیدکنندگانی که قبلاً از آنها خریداری شده بود، رفتم. یعنی به شماره موجود روی جعبه گازها زنگ زدم. مدیر فروش کارخانه پاسخ تلفن را داد. سوال کردم آیا به جز گاز ده در ده سانت در اندازه دیگری هم تولید میشود؟ او گفت: بله، برای هر نوع مشتری در اندازههای مختلف تولید داریم و بسته بندی های ما هم متنوع است. شما از کجا زنگ میزنید و چقدر مورد نیاز است؟ پاسخ دادم: من مسئول خرید نیستم. فقط میخواستم ببینم تنوع اندازه ها در چه وضعی است؟
کمی بعد کارپرداز محل کارمان در تماس تلفنی با لحنی گلایه آمیز و ناراحت گفت که چرا با آن کارخانه تماس گرفته اید، نباید این کار را میکردید. ما خودمان هر وقت صلاح باشد، اجناس مورد نیاز را خواهیم خرید!!!ما را بگو که فکر می کردیم واقعاً در بازار کمبود هست در حالی که مشکل در صلاح دیدن یا صلاح ندیدن آقایان بوده!!!
آخرین دیدگاهها