روزهای تاسوعا و عاشورا از چالش های برنامه نویسی پرستاری بودند. مردم برنامه هایی بر حسب اعتقاداتشان می چیدند و پرستارها دوست داشتند در این مناسبت، مثل همه مردم در کنار خانواده و فامیل باشند.
ولی شغل پرستاری ایجاب میکرد که برای بیست و چهار ساعت روز و برای تمام ایام سال، پرستار کافی و باتجربه در بیمارستان آماده به خدمت باشد. بنابراین دادن تعطیلی به همه امکان نداشت.
سرپرستار ها مجبور بودند برنامه ها را طوری بنویسند که ضمن تضمین خدمات بالینی به کارکنان نوبتی آف بدهند.
یکی از پرستارها درخواست کتبی به دفتر پرستاری داده بود و خواسته بود که برای او، از سرپرستارش دو روز آف بگیریم. به خاطر شکل خاص این درخواست با سرپرستار ملاقات حضوری در بخش خودشان ترتیب دادم. می دانستم که سرپرستار چندان رضایتی از کار او ندارد. لذا این سناریو در ذهنم شکل گرفته بود که نکند این مخالفت سرپرستار به خاطر نارضایتی از کار پرستار باشد و ربطی به کمبود کادر نداشته باشد.
سرپرستار مستنداتی داشت و توضیح داد که این فرد در سال گذشته هر دو روز تاسوعا و عاشورا آف بوده است. سال قبل از آن هم فقط در یکی از آن دو روز را کار کرده است. همچنین در هفته های اخیر به دلیل درگذشت یکی از بستگانش مدتها در محل کار حاضر نشده و موجب تحمیل شیفتهای اضافی به برنامه سایر پرستاران شده و اقدام به جبران آنها هم نکرده است.
با بررسی ها و توضیحات او متوجه شدم که این مستند سازی یک جبههگیری نیست، بلکه عملی محتاطانه و منصفانه است. رنجیدگی های اخیر پرستاران از او موجب شده بود که کسی حاضر نشود به جای او کار کند ، یعنی امکان تعویض شیفت هم مقدور نشد.
در نهایت با شرح این کارنامه خود ساخته، از او خواستیم که خودش در شیفت موردنظر کشیک بوده و سعی کند که برنامه خارج از بیمارستان را تغییر بدهد.
به اشتراک بگذارید
آخرین دیدگاهها