امروز می خواهم در مورد واژه تقلب برای تان بنویسم. وقتی که این واژه را می شنوم، به یاد یکی از اساتید دوران کارشناسی ارشد میافتم. یکی از دانشجویان از استاد پرسید: “چرا تقلب بد است و این همه تقبیح می شود. کسی که تقلب می کند، زرنگ است و زرنگ بودن و به دست آوردن آنچه که نداریم بد نیست.”
استاد هوشمندانه نگاهی به همه کرد، بعد مطلبی با این مضمون بیان کرد: “اصل در آموزش و یادگیری بر صداقت و درستکاری است، نه تقلب. سیستم آموزش باید انسان‌هایی راستگو و درستکار بپرورد.”
راستی چه مصداق هایی برای تقلب در ذهن دارید؟
* آیا فقط جنس تقلبی است که با مارک کالای اصل به قیمت گزاف به خریدار قالب میشود؟
*آیا تقلب، نوشتن از روی دست کسی در جلسه امتحان است؟
*آیا نمره گرفتن در آزمون های برخط است، در حالی که فقط دو سه نفر آن را مطالعه کرده و بقیه به استناد سواد آنها به امتیاز آموزشی سالانه دست می یابند؟
* آیا معنای دیگری هم وجود دارد؟
اصل تقلب بر دو ستون استوار است:”دروغ و دزدی”
– دروغ است از این جهت که مثلاً در جلسه امتحان جواب یک نفر دیگر را در برگه خودتان یا در نسخه آزمون تان نوشته اید و به دروغ می گوید که جواب خودتان است.
-دزدی است از این جهت که جواب دیگری را دزدیده‌اید و اطلاعات دیگران را به جای اطلاعات خودتان در ورق می نویسید، یا در سیستم آزمون وارد می کنید.
متقلب قوانین بازی یا امتحان را دور زده است. فضای رقابت سالم را از بین برده است.
متقلب به تقلب عادت می کند.  دلش می‌خواهد تقلب کند و راهش را هم پیدا میکند.
هنگام تصمیم گیری با توجیه کردن خودمان وجدانمان را شستشوی اخلاقی می دهیم و خودمان را با دلایل من‌درآوردی قانع می سازیم.
به خودمان می گوییم همه تقلب می کنند، من چرا نکنم؟
وقتی که در کسب امتیازات سالانه به تقلب روی آوریم به ناخودآگاه خودمان می گوییم :
تلاش هایم ارزش و کارایی کافی ندارد.
به مطالبی که قرار بود بیاموزم، تسلط ندارم.
من راحت طلب شده‌ام.
من شکست در برنامه آموزشی را نمی پذیرم و از فراهم شدن فضای تقلب استقبال می کنم.
دانش آموزان از سر شوخی به هم می‌گویند ما تقلب نکردیم. داشتیم با هم مشورت میکردیم. مشورت هم که از توصیه های بزرگان است. تازه طرفی که تقلب می دهد هم راضی است. چه ثوابی بالاتر از کمک کردن به دیگران. علاوه بر اینها معلم معلم مان هم از اینکه نمرات خوبی به دست آوردیم شاد و راضی خواهد بود. از دیگر تردیدی نیست که تقلب بهترین راه است.