وقتی که کسی وارد دفتر پرستاری میشد چند اصل در مورد او در ذهنم تداعی میشد.
یک ) او انسانی ارزشمند است در پشت ظاهر او، یک خدای مقتدر و بینهایت قدرتمند ایستاده است.
دو ) او موبایلی روشن در جیب دارد که مکالمات ما را به همه پخش می کند.
سه) هرچه او بی دفاع تر باشد باید بیشتر از وی ترسید. زیرا دست کم گرفتن آدم های بی دفاع، قماری خطرناک با احتمال باخت بالا است.
آخرین دیدگاهها