اقیانوسی به عمق یک بند انگشت

این عبارت را گاهی به زبان آورده ام. وقتی که هیچ توصیف دیگری نمی تواند منظورم را به طرف مقابل برساند . معمولا برایم یک دسته بندی ذهنی شخصی است . افراد خاصی در این گروه قرار گرفته اند . ویژگی مشترک شان به شرح زیر است.

افرادی که:

در مورد موضوعی اطلاعات کافی و عمیق ندارند . اما طوری افاضه فضل می کنند که شنونده را به تعجب وا میدارند .

چهره ای غیر واقعی از خودشان نمایش می دهند .

سعی دارند خود را صاحب نظر و دانا جا بزنند. اما محتویات ذهنی و ادراکی آنها بسیار ناچیزتر از آن است که وانمود می کنند .

شکل و قیافه آدم های مقتدر و باسواد را می گیرند، اما در اصل چیزی نیستند.

آنها مسیر گفتگو و تعامل را به دست می گیرند. سعی می کنند که طوری عمل کنند که محور سخن در موضوعاتی که کمی راجع به آن خبر دارند، بماند. آنها استعداد عجیبی در نگه داشتن بحث حول دانایی سطحی خودشان دارند. در بسیاری از مباحث نقش مدیریت دیگران را به دست می گیرند تا کسی متوجه تهی بودن شان از اطلاعات، نشود.

مدعی دانش، علم و تجربه هستند . اینها اگر در کنار یک فرد با تجربه و دانا قرار بگیرند ، ماهیت شان آشکار خواهد شد . به عبارت دیگر اگر مقایسه ای شکل بگیرد و آنها نتوانند طرف مقابل را بپیچانند، شناخته می شوند. در مقایسه های خاصی توخالی بودن شان روشن می شود.

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *