وقتی که با تجربه تر شدم…

وقتی کارکنان در مقابل خواسته یا پیشنهاد یا دستوراتم مقاومت و مخالفت می کردند، دیگر ادامه نمی دادم. دنبال نقشه یا طرح بعدی می رفتم. یعنی به اصطلاح plan B را به اجرا می گذاشتم.

برای آنها توضیح عمیق و متقاعد کننده نمی دادم. گر چه ممکن بود که حق با من باشد .

 

کارکنان مثل تیله نبودند که به هر طرف هل بدهی آنها هم به همان طرف بروند. بر عکس مقاومت های پیدا و پنهان در پیش می گرفتند.

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *