من و دژخیم در خانه ما هستیم. با این تفاوت که خانه ما خالی است و کف آن را مثل روز اول که تحویل گرفتیم، سرامیک‌های کرمی روشن پوشانده است.

می دانستم که او قبلاً در طبقه همکف بوده است. حالا که آمده بود با خودش یک ساک همراه داشت و دو پاکت بزرگ کاغذی که معمولاً کاغذهای مثل اوراق پرونده داخلش می گذارند. یکی از دو پاکت را که به رنگ آبی روشن بود، به دست گرفت و در آن را باز کرد و نگاهی به داخلش انداخت.

بعد در حالی که نگاهش توی پاکت بود به صدای بلند که من می شنیدم گفت وقتی که طبقه همکف بوده عقربه هایی توی خانه می دیده است. آنها را کشته و توی این پاکت انداخته و جمع کرده است. پرسیدم حالا به چه نگاه می کند به عقرب های مرده؟

گفت بله، حالا عقربها توی پاکت زاد و ولد کردند. نگاهم را روی سرامیک ها چرخاندم. یک عقرب زرد کوچک از سمت ما به سوی پرده در حرکت بود. میخواستم بلند شوم و آن را بکشم. اما قدرت کافی نداشتم درسعی و کوشش بودم که یک عقرب دیگر را دیدم. میخواستم بلند شوم. ولی نمی توانستم با سرعت خودم را تکان بدهم.

سپس موجودی کرم مانند و بزرگ به رنگ صورتی پررنگ جلوی پایم دیدم. ولی هر چه سعی کردم نتوانستم او را بکشم. هرچه ضربه می زدم و هرچه با چوبی که در دست داشتم میخواستم له کنم نمی شد. زیرا بدنی نرم و انعطاف پذیر داشت و صدمه نمی دید.

تعبیر خواب عقرب زرد کنایه از دشمن، سخن چین و آدم حسود است.