شانس بعضی از والدین

این هم شانس می خواهد که بچه ای نسبت به والدینش واقعاً یک حس خوب داشته باشد. یک شانس است. یک نگاه خدایی به آن والدین است، وگرنه والدین زیادی هستند که از این دست شانس ها و اقبال ها ندارند. خیلی هم زحمت کشیده‌اند خیلی هم وقت و وفاداری به خرج داده‌اند، اما فرزند یا فرزندان شان حس خوب، محبت خالصانه و عشقی عمیق نسبت به آنها ندارند.

همینطوری به عنوان جزئی از زندگی شان به والدین نگاه می کنند. شاید آنها را اضافه هم ببینند. فرزندانی هستند که توجه شان به صورت اجباری از سر رعایت فشار اجتماع و جامعه و رعایت عرف است.

اگر فرزندان از مردم مقید نبودند، بر وجدان خشک و به احساس خود فائق نمی‌آمدند، یک لحظه درنگ نکرده و به کل والدینشان را کنار می گذاشتند.

هر کسی باید نگاه کند ببیند چه سهمی از آن شانس خدادادی در زندگی‌اش نصییبش شده است.

به نظر می‌رسد بعضی پدیده ها پاسخی به عملکرد انسان نیستند. مثلاً ممکن است کسی که خودش فرزند بسیار خوبی بوده، فرزندان قدرشناسی نداشته باشد. برعکس آن را هم شاهد هستیم.

شاید چنین شانسی از یک مبنای دیگری سرچشمه می گیرد. شاید چیزی باشد که به فکر ما نمی رسد.

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *