من فیلم سینمایی «من عاشق لوسی هستم» را ندیدم. اما راجع به آن چیزهایی خواندم که میتواند برای کارکنان هر سیستمی مفید به حساب آید. قسمتی از داستان به شرح زیر است:
لوسی و ِاتل در کارخانه شکلات سازی وظیفه داشتند که پس از عبور شکلاتها از روی نوار نقاله آنها را بستهبندی کنند. مدیر کارخانه آنها را تهدید کرد که اگر یک شکلات از داخل بستهبندی بیرون بریزد، آنها را اخراج خواهد کرد.
شروع کار خوب بود. اما ظرف چند ثانیه سرعت عبور شکلاتها شدت گرفت. لوسی و اِتل مجبور شدند شکلاتها را داخل دهان و کلاهشان بگذارند. وقتی یورش شکلاتها به پایان رسید، مدیر برای بررسی کار آنها وارد صحنه شد.
او متوجه شکلاتهایی نشد که از بستهبندی جا مانده بودند. فکر کرد لوسی و اِتل کار خود را با موفقیت به پایان رساندهاند.
حال پاداش آنها چه بود؟
مدیر بر سر کسی که مسئول نوار نقاله بود، فریاد کشید و گفت: «سرعتش را ببر بالا!»
با این همه اضافه کاری چه باید کرد؟
تازه وقتی مثل لوسی و اِتل کار خود را با موفقیت تمام میکنیم، پاداش ما اضافه کاری است !!!!
بدون شک، بسیاری از ما حس لوسی و اِتل را تجربه کردهایم. نظر شما چیست؟
به اشتراک بگذارید
آخرین دیدگاهها