مدتی است که گذشته کاری خودت را به قضاوت نشسته ای. در مورد اینکه آیا در جای درست ایستاده بودی فکر می کنی . گاهی که نگاه خوش بینانه ای داری به خود ت می گویی که با وجود اینکه برای کار مدیریت آفریده نشده بودی در آن موقعیت حس خوبی نداشتی ولی توانستی خوب دوام بیاوری . لااقل توانستی کارهایی که از دستت بر می آمد انجام بدهی. گاهی هم این فکر در ذهن تو جولان می دهد که باید زودتر از آن موقعیت کنار میکشیدی و اجازه می دادی که افراد شایسته تر و توانمندتر در مسند مدیریت نیروی انسانی قرار بگیرند. به نظر تو مدیر در آن ساختار باید خصوصیاتی می داشت که تو فاقد آنها بودی. یک مدیر در آن ساختار باید همه بدی ها و ضعف های کارکنان را در یاد نگه میداشت تا در مواقع لازم آدم های متمرد را سر جایشان بنشاند. مدیر در آن سیستم باید با بالادستی ها بیشتر هماهنگ می بود و کارکنان می دانستند که باید بیشتر مواظب عملکردشان باشند. زیرا کارکنان از این ضعف عدم هماهنگی سواستفاده های بسیاری کردند. ساده ترین آن دور زدن مسئول و به ضعف کشیدن مدیر بود.
به اشتراک بگذارید
آخرین دیدگاهها