موعد ارزشیابی پایان سال که رسید، پرستاران بخش…. متوجه شدند که نمرات آموزشی برگهای ارزشیابی آنها کم است.
آخر سال بود که فهمیدند آن همه اصرار برای فعالیتهای آموزشی در طول سال بیهوده نبود.
پرستاران بخشهای دیگر بر حسب تلاش خود توانسته بودند به امتیازات آموزشی دست یابند.
همه میدانستند که ارزشیابی سالانه در مسیر درست خودش قرار ندارد به این معنی که درست آنچه را که باید اندازهگیری کند، نمیسنجد. اما همه ما موظف بودیم حرمت قانون را حفظ کنیم و تا حد ممکن آن را به درستی اجرا نماییم.
بنابراین دفتر پرستاری قصد داشت نمرات مکتسبه را نهایی کرده و به کارگزینی بفرستد.
پرستاران بخش…. در اول سال در قبال شرایط ارزشیابی سکوت کرده و آن را پذیرفته بودند، اما آخر سال بیکار ننشستند و دست به کار شدند. آنها رئیس بیمارستان را مجاب کردند که از قدرت مقام خود استفاده کند و دستور بدهد نمرات آموزشی بخش….به طور کامل داده شود.
دفتر پرستاری تحت فشار قرار گرفت با حمله گاز انبری دستور رئیس و اصرار پرستاران بخش….له شد. با دستور صریح و آمرانه ریاست نمرات آنها کامل داده شد و مفهوم تلاش برای کسب امتیاز به کلی زیر سوال رفت.
حال دفتر پرستاری با مسئله و سوال بزرگتر روبرو بود باید با نمرات آموزشی سایر پرستاران بیمارستان چه میکردیم؟
دفتر پرستاری میتوانست صادق نباشد و با یک دروغ همه چیز را ماست مالی کند. اگر دفتر پرستاری نمیگفت که نمرات آموزشی بخش…. عوض شده است، هیچ اتفاقی نمیافتاد. کسی نمیفهمید چه شده است و کسی نمیتوانست صحت یا غلط بودن نمرات را اثبات کند.
ولی دفتر پرستاری باید به عدالت و انصاف رفتار میکرد. زیرا چیزی مهمتر از اخلاقی عمل کردن نبود. بنابراین همه برگهای ارزشیابی پرستاران بیمارستان را بار دیگر مرور کرده و نمره آموزش همه را تغییر دادیم.
به عبارت دیگر به همه، صرف نظر از فعالیت یا سستی و کاهلی نمرات واحدی را منظور کردیم.
سپس دفتر پرستاری با مشکل بزرگ دیگری مواجه شد. حال بیشترین شکایت مربوط به کسانی بود که در طول سال فعال بودند و نمره آموزشی واقعی را کسب کرده بودند. آنها شکایت داشتند که باید بین کسی که زحمت کشیده و کسی که سستی روا داشته تفاوتی باشد.
متاسفانه کسانی از ما شاکی شدند که بیشترین تلاش را کرده بودند و حاصل زحمات آنها پوچ شد. این بدترین اتفاقی بود که در پایان سال رخ داد و کارکنان خوب از ما شاکی شدند.
به اشتراک بگذارید
آخرین دیدگاهها