وقتی که سوپروایزر را به جلسه نظام پزشکی فراخواندند من هم خودسرانه همراهش رفتم. دفتر گزارش سوپروایزری را هم برداشتیم و با خودمان بردیم. از ورود من که بدون دعوت رفته بودم، ممانعت نشد و اجازه ورود دادند.
بحث پیرامون شکایت پدر یکی از بیماران بود. پسری دوازده ساله که برای رفع مشکل مادرزادی قلب به اتاق عمل اعزام شده بود، ولی دچار مشکلی بزرگتر شد.
در حین عمل جراحی روی قلب برق قطع شد و متاسفانه ژنراتور برق اضطراری هم به جای اینکه چند دقیقه بعد به کار بیفتد و برق تامین شود، یک ربع بعد راه افتاد.
در این مدت به ظاهر کوتاه، پسری که تحت عمل جراحی بود، آسیب جدی و مادام العمر را تجربه کرد. او به عنوان یک بیمار وارد بیمارستان شده بود و حالا تبدیل به یک معلول شده بود که تمام عمرش وابسته به دیگران بود.
در جلسه نظام پزشکی که شبیه دادگاه بود، این اتفاق از زاویههای مختلفی بررسی شد. مستندات مربوط به گزارش سوپروایزر کشیک نیز بررسی شده و با گزارشهای پرونده بیمار تطابق داده شد.
با اینکه پرونده در دست بررسی ماند و من از نتیجه نهایی با خبر نشدم، ولی هر بار به یاد آن پسرک میافتم غم و غصه عجیبی را در درونم حس میکنم.
آخرین دیدگاهها