نیروهای سفارشی در بیمارستان رفتار متفاوتی در پیش می گیرند.
یک پرستار به سفارش یک فوق تخصص به صورت قراردادی وارد بیمارستان شد. در یکی از بخش های مراقبت ویژه شروع به کار کرد. او پرستاری کم تجربه بود، اما به تدریج توانمندی هایش را گسترش داد و توانست عملکرد مطلوبی را ارائه بدهد.
یک روز طبق روال تعداد بیمار و پرستاران بخش توسط سوپروایزر بررسی شد. در بخش ویژه با توجه به تعداد کم بیماران بستری یک پرستار اضافه بود. در یکی دیگر از بخش های عادی یک پرستار کم داشتیم. تلفنی از سرپرستار خواسته شد که نیروی مذکور در آن شیفت در اختیار دفتر پرستاری قرار بگیرد. سرپرستار طبق رفتار معمول خودش مخالفت کرد و در حالی که دور و برش تعداد زیادی کادر و بیمار و مراجعین می شنیدند، جر و بحث های همیشگی را پیش کشید. سپس با اصرار و برحسب ضرورت آن پرستار را به دفترپرستاری فرستاد.
وقتی که به او گفته شد به یکی از بخش ها برود گفت در بخش ویژه کار می کنم تا به هیچ بخش دیگری نروم آن بخشی که میخواهید بروم پر از پرستاران بیکار است، آنها استعلاجی دروغ آورده اند، میتوانم قسم بخورم آن پرستار غایب الان توی رختخوابش خوابیده است. من توپ فوتبال نیستم. به من اهانت کرده اید.
با خطی که سرپرستار به او داده بود و با آن طرز فکر و اندیشه ای که درکلامش متجلی شد، احتمال دادیم اگر به آن بخش برود سودی به حال آنها نخواهد داشت و باعث متشنج شدن اوضاع خواهد شد.
به او گفتم می تواند به منزل برود. زیرا امروز به دلخواه او شیفتی نداریم.
آخرین دیدگاهها