علایم و نشانه های نارضایتی شغلی در جای جای سازمان دیده می شود.
تعطیلات چهار روزه سال نو تمام شد و کارکنان سرکارشان حاضر شدند.
یکی از کارکنان زنگ زد که برای سفر به شهرستان رفته بودند و در آنجا همسرش بیمار شده و در بیمارستان بستری است. حال همسرش طوری بود که تا یک هفته امکان اعزام نبود. از سال گذشته حتی یک روز مرخصی ذخیره نداشت. بعد از تمام کردن مرخصی هایش در نیمه سال، از استعلاجی های دروغین برای نیامدن سر کار استفاده کرده بود.
کسی که همیسه به همکاران هر سطح خودش می گفت روزهای کم کار مرخصی نگیرند. روزی مرخصی بخواهند که کار زیاد است.
کسی که روزهای کاری بسیاری همکارانش را دست تنها گذاشته بود و باعث تحمیل کارش به دیگران شده بود.
کسی که بد قلقی های خاص خودش را داشت.
دیر به سرکار می آمد.
تمایلی به کمک دیگران نداشت.
بدون اطلاع محل کارش را ترک می کرد. برای نیامدن به محل کار صد جور برنامه در آستین داشت.
کسی که همواره ساعت کاری کمتر از حد نصاب داشت و طلب اضافه کاری هم می کرد.
در این شرایط او از همگان خواست که هر طور ممکن است به او کمک کنند.
توقع داشت دیگران به جایش کار کنند و ضوابط اداری موبوط به مرخصی ها در مورد او اجرا نشود.
به او کمک شد. بحران را پشت سر گذاشت و دوباره رضایتی هایش را ادامه داد.
آخرین دیدگاهها