اگر امانتی به کسی دادیم و نتوانستیم آن را پس بگیریم یادمان می ماند که هرگز چیزی به او نسپاریم
یکی از پرستاران به عنوان مسئول یک از ساختمان های خارج از محوطه بیمارستان خدمت می کرد. او زیر مجموعه دفتر پرستاری محسوب نمی شد. در واقع تحت نظارت مدیریت اداری مالی به کار مشغول بود.
مسئولین رده بالا تصمیم گرفته بودند او را به دلیل عدم رضایت مراجعین و عدم رعایت کامل اصول و مقررات اداری برکنار کرده و اداره آن ساختمان را به طور کامل به دفتر پرستاری واگذار کنند.
من تمایلی به بیشتر شدن مسئولیت هایم نداشتم، اما مجبور به پذیرش بود. زیرا یک واحد بالینی باید زیر نظر دفتر پرستاری اداره، نظارت و ارزشیابی شود. بعضی از مشکلات موجود در آن زمان ناشی از عدم نظارت دفتر پرستاری و فقدان کنترل های بالینی پرستاری بود.
پرستار مسئول، مایل نبود مسئولیت خودش را واگذار کند. در جلسات مختلف به شکلی تلویحی می خواست که در آنجا به کار ادامه بدهد. برخی پزشکان نیز موافق ادامه کار او بودند.
با این شرایط، مدیر می خواست او را مجاب به پذیرش تغییر کند. ولی موفقیت چندانی نداشت. چند هفته طول کشید تا مقاومت او طرفدارانش بشکند. بالاخره بعد از مدتی با تحویل دادن کلید و اخذ پایان کار به مرکز دیگری منتقل شد و فرد دیگری به جانشینی او معرف شد.
بعد از رفتن ایشان مدیر بارها و بارها در موقعیت های مختلف این جمله را تکرار می کرد: هرگز نباید به کسی مسئولیت سپرد که پس گرفتن آن اینقدر سخت باشد.
آخرین دیدگاهها