اگر نیروی انسانی پرستاری به اندازه ساختمان محل کارشان ارزش داشت، نتایج دیگری را شاهد بودیم.
یکی از جلسات مدیران خدمات پرستاری در بیمارستان تازه تاسیس برگزار شد. از ورودی بیمارستان تا سالن همایش، بخش ها و راهرو ها نشان میدادکه زحمات زیادی کشیده شده و هزینه های هنگفتی برای آماده سازی اختصاص یافته است. نوع وسایل و ملزومات اداری، دستگاه های تشخیصی و درمان، مبلمان، تخت های بیماران و خلاصه همه آنچه که دیده می شد، در حد عالی بود.
مدیران پرستاری ظاهر بیمارستان را میدیدند و از هم سوال می کردند چگونه نیروی انسانی پرستاری را تامین خواهد کرد؟
با کدام آموزش و کدام دستمزد می خواهند این بخش ها را راه اندازی کنند؟
آنها متوجه اموری حتمی و قابل پیش بینی بودند که برای سایر دست اندرکاران اهمیتی نداشت.
تجربه کاری من نشان داد بیشتر کسانی که رئیس شدند و در فرآیند کاری شان یکی از این اثرات را از خود به جا گذاشتند.مثلاً یک جایی را بازسازی کردند یا ساختمانی را به مجموعه های قبلی افزودند. چنین آثاری قابل رویت، قابل درک و تحسین برانگیز هستند. مردم و حتی مسئولین تراز بالا چیزی را باور می کنند که به چشم ببینند.
به مدیران حق میدادم وقت و هزینه را مصروف امور زود بازده نظیر ساختمان ها و تجهیزات کنند.
مدیر در یک جامعه کوتاه مدت وقت زیادی برای سرمایه گذاری روی برنامه های طولانی مدت ندارد. با وجود اینکه نتایج برنامه های دراز مدت پایداری بیشتری در سیستم دارند ولی من تا جایی که تجربه کسب کردم کسی خودش را به طور جدی درگیر چنین اولویت هایی نکرد.
برنامه های ذهنی و نادیدنی مثل نیروی انسانی در پرستاری، تغییرات در سطح تحصیلات کارکنان، قوانین حقوق و دستمزد، ارزشیابی درست، تغییرات سنی کارکنان، جنسیت و شمار زیاد خانم ها و مشکلات مرتبط با این حیطه، شفاف نبودن قوانین و مقررات پرستاری موضوعات بودند که هیچ رئیسی تمایلی به آنها نشان نداد. مگر در شکلی سطحی وموقت.
آخرین دیدگاهها