به زعم من هر کسی نویسنده است و در حال تدوین یک کتاب به سر می برد.
ما هر روز کتاب می نویسیم. کتابی که نویسنده و خواننده آن خودمان هستیم.
هر صفحه و هر فصلش را مطابق خواسته خودمان و با اختیار و قلم مان می نویسیم.
توی این کتاب علاوه بر نوشتار احساس هم هست . با هر ورق زدن همان احساس ها زنده، قابل درک و قابل لمس هستند.
هر روز که تمام می شود وبرای استراحت شبانگاهی چشم های مان را می بندیم یک ورق می خورد و وارد صفحه جدیدش می شود. بعد صبح دیگری تصمیم می گیریم که چه بنویسیم.
فصل های کتاب را به سلیقه خودمان نامگذاری می کنیم. گاهی هر ده سال یک فصل است و گاهی یک هفته یک فصل می شود. این داستان ادامه می یابد تا اینکه فصل آخر کتاب نوشته می شود و تمام.
آخرین دیدگاهها