اداره جلسات ساده است اما آسان نیست.
هر شنبه ساعت دوازده و نیم به بعد جلسه تشکیل می شد. البته هیچ شنبه ای روز مناسبی برای تشکیل جلسه نبود. اما این جلسات در همان روز و همان ساعت در طول سال ادامه داشت.
اعضای جلسه کلکسیونی ناهمگون از صاحب نظران طراز اول درمورد روش های نوین مدیریت بودند.
جلسات به درستی اداره نمی شد. ساکت بودن همیشگی بعضی ها نشان میداد که دعوت نامناسبی شده است. پر چانه ها هم با سخنان سازمان نیافته و تکراری رشته سخن را در اختیار دیگران قرار نمی دادند.
به نظر می رسید این جلسه ها برای تغییر دیدگاه و انجمادزدایی فکر ها تشکیل می شدند. زیرا فاقد محتوا برای حل مسئله، تصمیم گیری یا اطلاع رسانی بودند.
منشی جلسه خانمی بود که هماهنگی زمان، مکان، دعوتنامه ها و تنظیم صورت جلسه را بر عهده داشت. منشی ایده یا نظری را بیان نمی کرد. فقط محتوای را ثبت کرده و صورتجلسه را تنظیم می کرد. روز بعد نوشتهایش را به دفتر پرستاری می آورد و تصحیح می کردیم. من همواره او را به زبان و قلبی تحسین می کردم.
او از آن جلسه هایی که به نظرمن بی محتوا، بی نتیجه و بدون کاربرد بودند، صورتجلسه ای تنظیم می کرد که اگر خودم در جلسه نبودم باور نمی کردم که می شود چنین صورتجلسه ای نوشت.
او با تیز بینی نکان برجسته و مهم را کشف میکرد و همان ها را تبدیل به جملات قابل تاملی می نمود. او با خوب نوشتن اعتبار می آفرید.
آخرین دیدگاهها