تعدادی از پرستاران در یک دوره آموزش ضمن خدمت مراقبت های جراحی شرکت کردند. سپس نامه ای اعتراض آمیز به ریاست نوشته و با امضاهایشان خواسته های خود را تایید کردند. آنها بعد از شرکت در برنامه بیشتر متوجه عمق مشکلاتی شده بودند که آمادگی ناکافی قبل از عمل می توانست برای بیماران به دنبال داشته باشد.
آمادگی ناکافی بیماران پدیده ای بود که در اکثر فرآینده های تشخیصی درمان امکان مخاطرات جدی به دنبال داشت. بعضی از عناوین به این شرح بود:
ناشتا نبودن قبل از عمل
عدم آمادگی روانی برای جراحی
ترس از برخورد و روبرو شدن با موقعیتهای ناشناخته
عدم آموزش کافی در مورد نحوه همکاری بیمار بعد از جراحی
رویه های درمانی ناآشنا برای بیمار
در این مسئله فقط پرستارها نقش نداشتند بلکه یک فرآیند مربوط به تیم درمانی بود که اعضای زیادی می توانست داشته باشد.
همه آنها باید هماهنگی کامل داشتند تا اینکه یک بیمار به سلامت مراحل درمان جراحی را طی می کرد.
اصل شکایت پرستارها مربوط به ندادن فرصت کافی از سوی پزشکان بود. اینکه آنها اجازه و فرصت کافی برای آماده کردن بیمار در اختیار کارکنان دیگر قرار نمی دادند، نوعی عجله و شتابزدگی در کار آنها بود که ممکن بود به بهای جان بیمار تمام شود.
در همان هفته ها یکی از پزشکان چند بیمار را که صبحانه خورده بودند، به تصویر برداری برده بود که ناشتا بودن از الزامات ابتدایی آن بود.
در پاسخ به اعتراض و جر و بحث پرستارها گفته بود: این بازی دکترهای کم تجربه و برای انداختن تقصیر بر گردن دیگران است.
عدم آمادگی کامل بیماران فقط به جراحی ها محدود نبود. خیلی از فرآیند های تشخیصی که نیاز به بیهوشی هم نداشتند در همین دسته قرار میگرفتند و مورد شکایت پرستارها بود.
با اینکه پاسخ پیگیری ها این بود که حتماً رسیدگی و یادآوری خواهد شد ولی پرستارها در اجرایی کردن خواسته های خود، سنگ تمام گذاشتند.
آخرین دیدگاهها