داستان موسی و فرعون را به خاطر دارید؟
روزی که موسی در مقابل فرعون قد علم کرد و او را به دین خدا دعوت کرد.
فرعون پرسید این خدای تو چه خصوصیتی دارد؟
موسی گفت: او کسی است که می میراند و زنده میکند.
فرعون گفت: من هم می میرانم و زنده می کنم.
دستور داد دو زندانی را آوردند. یکی را گردن زدند و دیگری را آزاد کردند.
موسی گفت: خدای من کسی است که خورشید را از شرق بر می آورد. اگر ادعای خدایی داری و آن را از غرب برآور.
اینجا بود که فرعون مبهوت ماند.
در جهان امروز نیز فرعون های زیادی به مسند قدرت تکیه زدهاند و فرمان مرگ و زندگی انسان های دیگر را صادر می کنند. اینها همان خداهای کوچک هستند که می میراند و زنده میکند.
فرعون های زمانه نه یک نفر بلکه با یک تصمیم هزاران نفر را به آغوش مرگ می فرستند. فرعون وار و دیوانهوار فرمان های قتل عام صادر می کنند.
اگر تاریخ تکرار میشود باید مانند فرعون بدون فرصت جبران بیدار شوند.
آخرین دیدگاهها