خستگی همدلی از آن نوع خستگی هایی است که مقابله با آن خیلی آسان نیست و از دست رویین تن ها هم بر نمی آید.
یک جایی آدم می رسد که خاصیت کشسانی روان خودش را از دست داده و دیگر به وضعیت اولش بر نمی گردد.
وقتی خاصیت کشسانی روانی از دست رفت یعنی رفت و دیگر بازگشتی در کار نیست.
در این زمان انسان می گوید به طرف مقابل می گوید: فقط نباش.
نباش تنها خبری است که داده میشود.
زیرا دیگر هیچ انگیزهای برای ادامه دادن نمانده است.
مصیبتی واقعی و بسیار دردناک ، مصیبت از دست دادن کسی که زنده است است و وجود دارد.
این یکی از آن مصیبت هایی است که بشر آن را درک کرده است.
مصیبت از دست دادن کسی که نمرده، حضور دارد زنده است ولی دیگر هیچ تمایلی به ادامه ارتباط نشان نمی دهد.
شبه مصیبت مرگ است اما خود مرگ نیست. نوعی از دست دادن در حد مرگ و بدون ماهیت مرگ است.
آخرین دیدگاهها