می بینیم که آنها:
به فکر خودشان هستند.
آزاد هستند، هر جایی بروند بدون اینکه فکر کنند در عرض چه مدتی باید حتماً برگردند.
میبینیم که صاحب وقت خودشان هستند.
می بینیم هر وقت خواستند برای دیگران وقت اختصاص میدهند و اگر نخواستند عذاب وجدان ندارند.
میبینیم که به دیگران فکر نمی کنند که: دیگران چه می خواهند؟
چه نیازی دارند؟
چه آرزویی دارند؟
چه می طلبند؟
چه چیزی را نمی خواهند؟
چه چیزی را دوست ندارند؟
چه حرفی را باید گفت؟
چه کاری را باید کرد؟
چه باید کرد دلشان نشکند؟
چه باید کرد عصبانی نشوند؟
چه باید کرد متنفر نشوند؟
چه باید کرد همکاری بکنند تا زنده بماند؟
میبینیم که:
آنها نیازی به حدس زدن و پیش بینی کردن نیازهای دیگران ندارند.
میبینیم که آنها دنبال تدارک دیدن نیازهای انسانی دیگر نیستند.نیازهایی مثل: خوراکی ها، پوشیدنیها، داروها، درمان، سرگرمی،شوینده ها، نیازهای محل سکونت مثل: قبض های پنجگانه، تعمیرات و نگهداری محل سکونت، نظافت و بهداشت.
میبینیم که آنها لازم نیست سینه سپر کنند: در مقابل اغیار
حمله کننده ها
دزدهای پول
دزدهای روحیه و چیزهای دیگر.
آخرین دیدگاهها