بهبود روابط کارکنان در محیط کار توسط مدیر

 

دو نفر از پرستارهای خانم بخش بر سر موضوعی شخصی مشاجره کرده و قهر بودند.

قهر یکی از روش های کودکانه برخورد با مشکل توسط خیلی ها بود. ولی حرف نزدن دو پرستار در یک بخش باعث اخلال در امور شده بود. از دور و نزدیک به گوشم می رسید که باید فکری به حال شان کرد. کمی به آنها زمان دادم تا فکر کنند و خودشان تصمیم بهتری بگیرند، ولی تغییری حاصل نشد.

یک روز با وجود مشغله کاری خودم، هر دو را به دفتر پرستاری فرا خواندم. با اندک دخالت من کدورت ها و قهر را کنار گذاشتند. البته این رفع کدورت وقت زیادی را به خود اختصاص داد. مجبور شدم تمام حرف های طرفین را بشنوم . گاهی باید تایید و گاهی باید مطلبی را رد می کردم. در مقام وساطت و قضاوت قرار گرفته بودم. خیلی مواظب بودم که باعث بدتر شدن کدورت نشوم. این انرژی ذهنی زیادی طلب می کرد.

اصلی ترین قسمت داستان فهم شخصی من از این اتفاق بود. آنها سابقه دوستی چندین ساله و روابط عاطفی قوی داشتند. نمی توانستند قهر بمانند، نمی خواستند حساب عاطفی مشترک شان را به این سادگی خالی کنند.

مداخله من در حد یک بهانه برای آشتی بود. آنها یک جایی به مشکل برخورده بودند و دنبال موقعیتی بودند که به اصطلاح سنگ هایشان را وا بکنند. دوباره در مسیر دوستی قرار بگیرند. از آن پس دوستی آنها واقعی تر شد.

اگر دوست واقعی نبودند بی تفاوتی پیشه می کردند. همانگونه که خیلی ها در اصل با هم قهر بودند اما در محیط کار یکدیگر را به نحوی تحمل می کردند.

آن روز احساس می کردم برای آشتی دادن دو نفر خیلی وقت صرف کردم ولی بعدها متوجه شدم چنین احساسی نادرست بوده و نتایج حاصل از بهبود روابط کارکنان خیلی ارزشمند است.

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *