ابتکار یک پرستار و سو استفاده سرپرستار از آن

برای یک مدیر پرستاری لازم است انواع شخصیت های دوازده گانه محیط کار را بشناسد. روش درست تعامل با آنها را به کار بندد.

یکی از انواع شخصیت ها “سیاست باز” است. از سیاست باز هیچ چیز بعید نیست. از پشت خنجر میزند و ممکن است ایده شما را به نام خودش ارائه بدهد. بنابراین باید هوشیار و مراقب بود و با شک و تردید به او نگاه کرد و به راحتی حرف هایش را نپذیرفت. حال ببینید که چطور یک ایده دزدیده می شود.

در یک بازدید عصر گاهی متوجه شدم یکی از کارکنان به ابتکار خودش یکی از درها را قفل کرده است. علت را لزوم تسلط بیشتر بر ورود و خروج و عدم نیاز به باز بودن در آن ساعات بیان کرد. توضیح داد که این کار برای همه مراجعین بهتر است. برای آزمودن فرضی او، مدتی در کنار او نشستم. او کارهایش را انجام داد و من به عنوان یک ناظر چشمم به در بود تا ببینم چند بار به صدا در خواهد آمد و چه کسانی نیاز به ورود محوطه داشتند. آن روز چیزی دستگیرم نشد. یعنی مراجعین و مشتری ها بدون اینکه در را بزنند کارهایشان ردیف شد و نیاز به باز بودن آن در و کنترل آن نبود.

صبح روز بعد “سیاست باز” وارد دفتر پرستاری شد و گفت که قصد دارد مدیر خدمات  پرستاری را درجریان تغییری در بخش خودش قرار بدهد.

توضیح داد راه حلی برای بهبود کنترل تردد و ایجاد محیط مناسب برای کارکرد عصرکارها ابداع کرده است. گفت از این پس یکی از درب های بخش در عصرکاری با دستور و ابتکار او بسته خواهد بود. از مزایای بستن آن درب چنان حرف هایی زد و چنان بزرگنمایی هایی کرد که شک داشتم که خودم در عصر کاری روز قبل آنجا بودم. گویی من نبودم که حدود یک ساعت از عصر کاری در آن بخش نشسته بودم و چشمم را به در دوخته بودم.

اگر خودم شاهد ابتکار عمل پرستار بخش نبودم،

حتماً حرفش را باور میکردم.

حتماً امتیاز خلاقیت را به سر پرستار می بخشیدم.

حتماً باور می کردم که این فکر بِکر اوست که کنترل بیشتری را ایجاد کرده است.

اما این بار از این دروغ و غلو رها بودم.

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *