قبل از اینکه من به عرصه دنیا بیایم نظام سلسله مراتبی صوری و واقعی بنیان گذاشته شده بود. وقتی که من وارد یک مجموعه اداری و بالینی شدم تا به عنوان کارمند یا مدیر خدمت کنم، نظامی اداری به شکل صوری و به نام سلسله مراتب اداری، طراحی شده بود و در قالب خودش فعالیت داشت.

فقط همعصر های من دیدند که در بازه زمانی خاصی، یک نفر جدید در راس هرم صوری سلسله مراتبی قرار گرفت که اعتقادی به این چیزها نداشت. به واسطه قدرتی که به او تفویض شده بود و به خاطر اینکه نظارتی بر عملکرد او وجود نداشت، نظام را به شکلی که گمان می کرد، درست است به هم ریخت. چنان نظام را آشفته کرد که تقریبا جای همه عوض شد. پایین دستها به بالا آمدند و بالادست ها به کارهای سطوح دیگر گمارده شدند. عده ای خوشحال و عده ای به شدت نگران آینده شدند.

هشدارهای من به عنوان یکی از مدیرهای سازمان، در ذهن این رئیس کارگر نیافتاد. حتی سایر مدیران ارشد سازمان هم زنگ های خطر را به صدا در آورده بودند اما تاثیری نداشت. تغییرات فی البداهه را همانگونه که قبلا نیز در کتابم نوشته ام، چنان سریع و بدون تدبیر انجام داد که در غیابش او را بسیجی بی ترمز نام نهاده بودند.

به نظرم او قدرت داشت اما کور بود.

زیرا نمی توانست درک کند که نظام نیم بندی که در حال کار بود با چه خون دلی برپا نگه داشته شده است.

نمی توانست بفهمد که بر هم زدن یک سیستم و سلسله مراتبش کاری ندارد اما ساختن دوباره آن و قرار دادن افراد در جایگاه هایشان چقدر زمان بر، پر هزینه و مشکل است.

باری، او بدون اینکه بداند چه تبعاتی از تصمیم های بسیجی بی ترمز به جا ماند، به شهری دیگر منتقل شد و رفت.

می خواهم بگویم که افرادی بوده اند که بدون اینکه نیت بدی داشته باشند یا از پیامدهای عملکردشان خبر داشته باشند، ویرانی  به جا گذاشتند.

این سازمان هایی که اکنون پر از ناراضی هایِ خشمگین است معلول همین تصمیم های بدون دوراندیشی می باشد.

افرادی در راس هرم سازمان به کار گماشته شدند که نه تنها گوششان به هشدارها و اعلام خطرها بدهکار نبود، بلکه بر است تجربیات آنی و روزمره حرکت کردند.

البته تمام تقصیر را به گردن مسئولین نباید انداخت. بخشی از ناکامی های کارکنان مربوط به خودشان است. بسیاری از کارکنان هم شریک این مسئولین بودند و هستند. کارمندان تصمیم سازی که خودشان هم بصیرت و اشرافیت کامل نداشتند اما از مسیر نوچه بودن و مرید بودن به ذهن روسا نفوذ کرده بودند.